|
جعفر آباد 
| ||
|
|
يه روز يه خسيسه به بچه اش ميگه برو از همسايمون اره بگير بيا لازم دارم پسره ميدوعه ميره خونه همسايه ميگه عمو اره داريد ميگه نه... باباش ميگه برو از همسايه بالايي بگير بيا بچه ميره خونشون ميگه اره داريد ميگن نه نداريم بعد بچه مياد ميگه اوناهم نداشتن باباش ميگه پس برو از انباري مال خودمونو بيار
طنز نوشته هاي كوتاه جديد و جالب
همه دوستام بخاطر پول منو ميخان و دورم جمع ميشن واقعا زمونه بدي شده . . البته نه اينكه پول خرجشون ميكنم نه نفري يه ميليون طلب دارن ازم هي ميان دنبال پولشون
خنده دار ترين جوك ها
ﭘﺮ ﺳﻮﺩﺗﺮﯾﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻯ ﻋﻤﺮ ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺘﻰ ﻫﺎ . . . . . ﺗﻌﻮﯾﺾ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﭘﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﺭﻧﮕﯽ ﺑﻮﺩ
طنز نوشته هاي خنده دار
دختره از دوستش ميپرسه : توك چشم كجاست؟ دوستش ميگه چشم كه توك نداره . . ميگه:پس چرا خواننده ميگه توكه چشمات خيلي قشنگه !؟!؟
طنز نوشته هاي جديد
الان همه چي گرون شده شما يادتون نمياد... اون موقع ها با ۱۰۰ تومن مي رفتيم مغازه با يدونه نوشابه شيشه اي و دو سه تا پفك و آدامس و صد جور حله هوله ديگه مي اومديم بيرون... الان ديگه نميشه همه جا دوربين داره
طنز نوشته هاي جالب و خنده دار
به جعفر ميگن با بالش جمله بساز، ميگه: يه گنجشك ديدم با تفنگ زدم به بالش!!! ميگن: نه اين بالش، اون يكي بالش، ميگه: با تفنگ زدم به اون بالش!!! ميگن: اصلأ بالش رو بي خيال شو؛ با تشك جمله بساز! ميگه: تو شك داري زدم به بالش؟!!! ميگن: نميخواد اصلأ با پتو جمله بساز! ميگه: پَه تــو شك داري زدم به بالش!!! ميگن:آقا غلط كرديم اصلا با تخت جمله بساز! ميگه:خيالت تخت، زدم به بالش!!!
جوك خيلي خنده دار
ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭘﯿﺎﻡ ﻣﯿﺪه: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ مياي ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﻢ ﺑﺨﺮ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﺳﻼﻡ ﻣﯽﺭﺳﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ميگه : ﻓﺘﺎﻧﻪ ﮐﯿﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﻢ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﯼ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﺗﻮ ﻓﺘﺎﻧﻪ رو از كجا ميشناسي؟ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﻮ ﺍﻻﻥ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟؟ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎ ﻓﺘﺎﻧﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﻭﺍﯾﺴﺎ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺎم ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﯿﺎﻡ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﯿﻮﻩ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﻩ ميخنده ﻭ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺩﻓﺘﺮ ﮐﺎﺭﻡ ﻫﺴﺘﻢ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﯾﯽ ﻣﯿﻮﻩ ﺑﺨﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﻪ
خنده دار ترين جوك ها
چطوري دلتون مياد ميريد كافه اونهمه پول چايي ميديد؟ من يه بار چايي گرفتم از دانشگاه ۵۰۰ تومن گرفت ازم، از فرداش با خودم فلاكس ميبردم
جوك سركاري
تو ايران وقتي ميخوان جراحي زيبايي انجام بدن يه ذوزنقه با خودشون ميبرن و ميگن آقاي دكتر لطفا كامل شبيه اين بشم . . شهر پر شده از صورتاي مختلف الاضلاع...
جوك خيلي خنده دار
من توي دلداري دادن افتضاحم يه بار يه پسره تو پارك داشت گريه ميكرد، گفتم چي شده گفت رفيقم فوت شده منم اومدم دلداريش بدم براش آهنگ مرو اي دوست اصفهاني رو گذاشتم عر ميزد و خودشو ميكشوند رو آسفالت، مردم اومدن گوشيمو شكستن
طنز نوشته هاي كوتاه جديد و جالب
زن رفت پيش دكتر گفت: آقاي دكتر شوهرم توي خواب حرف مي زنه چي بهش بدم . . . دكتر گفت: فرصت زن گفت: فرصت چي دكتر: بهش فرصت بده وقتي بيداره حرف بزنه
طنز نوشته هاي خنده دار
واقعا بعضيا چقدر ميتونن بي شعور و بي فرهنگ باشن روي آسانسور نوشته ظرفيت چهار نفره، بعدا يارو درو باز كرده داره ميبينه من و خانوادم شيش نفري تو آسانسوريما ولي بازم به زور خودشو ميچپونه تو
طنز نوشته هاي جديد
رفتم تردميل بخرم يارو گفت بيا از اين ارزوناش بخر گارانتي هم داره
گفتم چرا؟ گفت تو از قيافت معلومه حال دويدن نداري يه ماه ديگه ميخواي بياري پس بدي
طنز نوشته هاي كوتاه
ديشب پليس جلوي ماشينمو گرفت به پليس خيلي جدي گفتم: ميدوني من كيم؟ گفت: كي هستي؟ گفتم: يعني واقعا نمي دوني؟ رنگش زرد شد؛ گفت: نه،كي هستي مگه؟ گفتم: من يه پرندم، آرزو دارم، تو يارم باشي…! جريمم نكرد! اشك تو چشاش جمع شد،فقط گفت قرصاتو سروقت بخور
طنز نوشته هاي كوتاه جديد و جالب
سوال شرعي يه خانم: ديروز يواشكي از جيب شوهرم پول برداشتم رفتم يه جفت جوراب شيك ، هديه روز تولدش براش خريدم بعد ديدم يه مقدار از پولش هم اضافه اومده حيفم اومد بذارم سر جاش رفتم واسه خودم يه جفت النگو خريدم ايا كار بدى كردم
امتیاز:
بازدید:
[ ۲۵ تير ۱۳۹۸ ] [ ۰۴:۵۵:۳۹ ] [ اكبر اعلمي ]
{COMMENTS}
|
|
| [ ساخت وبلاگ :ratablog.com ] | ||
