جعفر آباد
 
نويسندگان
مطالب تصادفی
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 1
همه : 0
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
چت باکس

در حكايت شيخ كتك خور نگاهي به اين حكايت ميندازيم در ادامه مي‌توانيد با حكايت جالب و خواندني شيخ كتك خور تالاب را دنبال نماييد. 

 

مرحوم شيخ_جعفر_كاشف_الغطاء از بزرگ‏ترين فقيهان عالَم تشيّع بوده است، در حدّى كه علماى بزرگ شيعه از قول او نقل كرده ‏اند كه فرموده بود: اگر تمام كتاب‏هاى فقهى شيعه را در رودخانه بريزند و به دريا برود و شيعه ديگر يك ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شيعه را در سينه ‏ام دارم، همه ي را بيرون مى‏ دهم تا دوباره بنويسند. مرجع هم شده بود.

 

اهل علم و اصحاب سرّش فهميدند كه همسرش در منزل بداخلاقى مى ‏كند، ولى خيلى هم خبر از حكايت نداشتند. اين قدر در مقام جست‏وجو برآمدند تا به اين نتيجه رسيدند كه اين مرد بزرگ الهى، اين فقيه عالى ‏قدر گاهى كه به داخل منزل مى ‏رود، همسرش حسابى وي را كتك مى ‏زند.

 

يك روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنيده ‏ايم از خودتان بايد بپرسيم، آيا همسر شما گاهى شما را مى ‏زند؟!

 

فرمود : بله، عرب است، نيرومند هم هست، قوى البنيه هم هست، گاهى كه عصبانى مى ‏شود، حسابى مرا مى ‏زند. من هم زورم به او نمى‏ رسد.

 

گفتند: وي را طلاق بدهيد.گفت: نمى ‏دهم.گفتند: اجازه بدهيد ما زن‏هايمان را بفرستيم، ادبش كنند.گفت: اينكار را هم اجازه نمى ‏دهم.گفتند: چرا؟

 

گفت: اين زن دراين منزل براى من از اعظم نعمت‏هاى خداست، چون وقتى بيرون مى‏ آيم ودر صحن امير المومنين مى ‏ايستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى‏ خوانند، مردم در مقابل من تعظيم مى‏ كنند؛

گاهى در مقابل اين مقاماتى كه خدا به من داده، يك ذرّه هوا مرا برمى ‏دارد، همان وقت مى ‏آيم در منزل كتك مى‏ خورم، هوايم بيرون مى ‏رود! اين چوب_الهى است، اين بايد باشد.

 

امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ ] [ ۰۵:۳۲:۲۶ ] [ اكبر اعلمي ]
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
[ ]
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب