جعفر آباد | ||
|
در حكايت شيخ كتك خور نگاهي به اين حكايت ميندازيم در ادامه ميتوانيد با حكايت جالب و خواندني شيخ كتك خور تالاب را دنبال نماييد.
مرحوم شيخ_جعفر_كاشف_الغطاء از بزرگترين فقيهان عالَم تشيّع بوده است، در حدّى كه علماى بزرگ شيعه از قول او نقل كرده اند كه فرموده بود: اگر تمام كتابهاى فقهى شيعه را در رودخانه بريزند و به دريا برود و شيعه ديگر يك ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شيعه را در سينه ام دارم، همه ي را بيرون مى دهم تا دوباره بنويسند. مرجع هم شده بود.
اهل علم و اصحاب سرّش فهميدند كه همسرش در منزل بداخلاقى مى كند، ولى خيلى هم خبر از حكايت نداشتند. اين قدر در مقام جستوجو برآمدند تا به اين نتيجه رسيدند كه اين مرد بزرگ الهى، اين فقيه عالى قدر گاهى كه به داخل منزل مى رود، همسرش حسابى وي را كتك مى زند.
يك روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا ما داستانى شنيده ايم از خودتان بايد بپرسيم، آيا همسر شما گاهى شما را مى زند؟!
فرمود : بله، عرب است، نيرومند هم هست، قوى البنيه هم هست، گاهى كه عصبانى مى شود، حسابى مرا مى زند. من هم زورم به او نمى رسد.
گفتند: وي را طلاق بدهيد.گفت: نمى دهم.گفتند: اجازه بدهيد ما زنهايمان را بفرستيم، ادبش كنند.گفت: اينكار را هم اجازه نمى دهم.گفتند: چرا؟
گفت: اين زن دراين منزل براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بيرون مى آيم ودر صحن امير المومنين مى ايستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى خوانند، مردم در مقابل من تعظيم مى كنند؛ گاهى در مقابل اين مقاماتى كه خدا به من داده، يك ذرّه هوا مرا برمى دارد، همان وقت مى آيم در منزل كتك مى خورم، هوايم بيرون مى رود! اين چوب_الهى است، اين بايد باشد.
امتیاز:
بازدید:
[ ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ ] [ ۰۵:۳۲:۲۶ ] [ اكبر اعلمي ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ :ratablog.com ] |